بلاگ مستطاب زندگی

ساخت وبلاگ

دارم سفر می کنم به خانه جدید.

آدم تازه‌ای شده‌ام و نیاز به فضای تاز‌ه‌ای دارم.

و از تغییر نمی‌هراسم.

اگر همچنان دوست داشتید مرا بخوانید mostatab   را با ادامه آدرس بلاگ دات آی آر تایپ کنید.

 

در پناه امن خدا

بلاگ مستطاب زندگی...
ما را در سایت بلاگ مستطاب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mostataba بازدید : 74 تاريخ : شنبه 4 آبان 1398 ساعت: 20:06

 از پیغام‌گیر تلفن خوشم نمی‌آید.تکنولوژی جالبی است. این‌که تو وقتی نیستی هم باشی. اما من خاطره‌ی خوبی از آن ندارم.چند روز بعد از رفتن مامانی یکی‌مان همین‌طور که داشت رد می‌شد دکمه قرمزش را زد و با پخش بلاگ مستطاب زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت بلاگ مستطاب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mostataba بازدید : 98 تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:44

 وقتی گفتیم قرار است برویم یک سری مغازه که اسم‌شان املاک است، و شاید بخواهیم خانه‌مان را عوض کنیم، به شدت گریه کرد و گفت که همین خانه را دوست دارد. قانعش کردیم که همه وسایل‌مان را می‌بریم، گفت حتی اگر بلاگ مستطاب زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت بلاگ مستطاب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mostataba بازدید : 103 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:54

معماری همیشه برایم مهم بوده و نتوانسته‌ام نسبت به آن بی‌تفاوت باشم.هیجان پایین رفتن از پله‌های بلند آشپزخانه خانمجون وقتی هنوز چشم‌هایم به تاریکی عادت نکرده بود، گذر کاروان اسیران از هشت‌دری با نوای ا بلاگ مستطاب زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت بلاگ مستطاب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mostataba بازدید : 102 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:54

 از سی کیلومتری کاشان که حسام روایت محمد عرب و مینا را در مجله ناداستان برایم تعریف کرد، از فکر آن خانه بیرون نمی‌آیم. مانده بودند بین زندگی در یک آپارتمان یا ساختن خانه خودشان. هر دو معمار بودند و خا بلاگ مستطاب زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت بلاگ مستطاب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mostataba بازدید : 91 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:54

خانه‌ها مثل آدم‌ها سکته می‌کنند. چند ثانیه به مغزشان خون نمی‌رسد و سقف‌شان فرو می‌ریزد.قلب‌شان چند ثانیه خون را پمپاژ نمی‌کند و لوله‌هایش می‌ترکد.کسی قربان صدقه‌شان نمی‌رود و رنگ و رویشان می‌پرد.کسی د بلاگ مستطاب زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت بلاگ مستطاب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mostataba بازدید : 92 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:54

عزیزجون هیچ چیز را دور نمی‌انداخت.عزیزجون مادر پدربزرگ مادری‌ام بود که من تا حدود ۱۲ سالگی فرصت داشتم در ذهنم از ایشان عکس بگیرم و ثبت‌شان کنم.حساسیت خاصی روی اسراف داشتند و فوق‌العاده خلاق و هنرمند ب بلاگ مستطاب زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت بلاگ مستطاب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mostataba بازدید : 93 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 12:46

  آن‌که نشسته است در ساعت بزرگ با من شوخی‌اش گرفته! سوزن دست گرفته و دارد تکه پارچه‌ روزها را به‌هم می‌دوزد! قشنگ شده، اما هنوز کارهای بسیاریم هست که بیرون از لحاف باقی‌مانده. دارد برای یادآوری فصل‌ها بلاگ مستطاب زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت بلاگ مستطاب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mostataba بازدید : 109 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 12:10

  برایم جشن گرفته بودند دوستانم! و گنج‌هایی به من دادند که می‌توانم همه سال را با آن‌ها سر کنم. مثل همین لیوانی که کنار دستم است و از آب خنک پر است و رویش نوشته: من یه بهمنی‌ام صبور با برنامه و آینده‌ بلاگ مستطاب زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت بلاگ مستطاب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mostataba بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 12:10

بسم الله   باید بیشتر بروم آرایشگاه. همان آرایشگاه آرامی که بزرگ و تمیز است و تا بنشینم کسی نمی‌پرسد چرا های‌لایت نمی‌کنی؟ چندتا بچه داری و اصلا بهت نمیاد یا میاد. شوهرت این رنگی یا این مدلی دوست داره بلاگ مستطاب زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت بلاگ مستطاب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mostataba بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 12:10