روز دختر است و من تا همین سالهای اخیر از پدر و مادرم به بهانه این روز هدیه گرفتهام. و البته یادم نمیآيد که برادرم به بهانه چنین روزی هدیه گرفته باشد. باید از او بپرسم!
و نمیدانم وقتی پسرم بزرگ شد و پرسید چرا فقط روز دختر؟ ما پسرها روز نداریم؟ به او چه توضیحی خواهم داد.
حتما مجریان دولتی خیلی زود در این تقویم پر شب و روز، روزی را هم به نام آنها میزنند (البته اگر تا حالا چنین روزی را ثبت نکرده باشند) و بعد ما مادرها، عکس پسرهایمان را در شبکههای مجازی خواهیم گذاشت و ذوق خواهیم کرد و تبریک خواهیم شنید.
اما چه میشود که نیاز به این نامگذاریهای جنسیتی پیش میآيد؟
فکر میکنم نامگذاری روز مادر و روز دختر حتما کارکرد دارد. اما نه برای زنان و دختران بلکه برای قدرتی که اختیار چنین نامگذاری را دارد.
اولین معنای لفظی و صریحی که از آن بر میآید آن است که زنان آنقدر در نظر دولت مهم هستند که میبایست روزی را به نام آنها خاص کرد و در موردشان بیشتر حرف زد و متوجه مسایل آنها شد.
اما معانی ضمنی و پنهانی نیز پشت این عملکرد دولت هست که میبایست آن را رمزگشایی کرد. اگر زنان و دختران این همه مهم هستند چرا نسبت به فعالیتها و زیست آنها توجهی نمیشود؟
ورزش زنان، اوقات فراغت به سبک اسلامی، توجه به بهداشت آنها، امنیت زنان در قانون اساسی(آنطور که خودشان انتظار دارند نه آنطور که مجریان برایشان صلاح میدانند)، آزادیهای اجتماعی آنها، مسائل فقهی و شرعی برای مسایل خاص زنان و حتی تحصیل و اشتغال آنها چرا اینقدر فشل است؟
در مورد اختصاص چند فضای شهری به نام پارکهای بانوان به عنوان مکانی برای گذران اوقات فراغت زنان وقت دیگری میگویم.
در مورد مسایل فقهی و شرعی آنها هم که غالبشان نیازمند تغییر و به روز شدن است و با اینحال حوزه و مراجع تقلید خیلی کند به آنها میپردازند (اگر بپردازند) هم فعلا چیزی نمینویسم.
در مورد پذیرش تحصیل مقاطع تحصیلی دکتری هم که اگر هیات علمی مصاحبه کننده متوجه شود دانشجو دختر باردار است و یا خیال بارداری به سرش خواهد زد هم چیزی نمیگویم.
و در مورد مرخصی زایمان مادر شاغل که با چه کیفیتی اجرا میشود.
اصلا در مورد هیچکدام اینها در این یادداشت چیزی نمینویسم. چون می خواهم بگویم وقتی روزی را به نام «دختر» نامگذاری میکنیم و آن را از سایر روزهای سال متمایز میکنیم یعنی یک جای کار میلنگد!
که اگر زنان و دختران هم دارند مثل مردان و پسران زندگیشان را میکنند و از حقوقی مشابه برخوردارند چه نیاز به اینهمه بزرگنمایی؟
بیایید یک نگاهی به روزهای خاص نامگذاری شده تقویم بیندازیم. شاید بتوان آنها را در چند دسته طبقهبندی کرد. روزهایی که برای زنده نگهداشتن یک واقعی تاریخی باشکوه و یا شکست خورده نامگذاری شدهاند که در آنها حتما مظلومی بوده که حقش را بالاخره از ظالم گرفته است یا در آینده خواهد گرفت.
روزهایی برای زنده نگهداشتن شخصیتهای تاریخی که یا عمرشان به طور طبیعی تمام شده و یا کشته شدهاند و باید زنده بمانند و لااقل یک روز در سال یادبودی از آنها اتفاق افتد.
روزهایی برای نشان دادن اهمیت برخی مشاغل مثل روز پرستار.
روزهایی برای نامگذاری پروسه زیست آدمی که با روز کودک شروع میشود و با روز سالمند تمام میشود. و من روز مادر و پدر را هم در همین دسته قرار میدهم.
و احتمالا دستههای بیشتری را باید در این طبقه جای داد.
اما همه آنها به گمان من یا در موقعیت فرادست قرار دارند همچون هفته دولت.
و یا در موقعیت فرودست. که یا آن شخصیت باید زنده بماند و یا آن ملت رنج کشیده باید بالاخره بر ظالم پیروز شوند و یا مشاغل یا موقعیت های سخت میبایست از وضعیتی که هستند رها شوند و در موقعیت بهتری زیست کنند.
من به عنوان یک زن روز دختر را قطعا در این دسته دوم قرار میدهم.
و این توجه یک روزه تقویم نمیتواند فریبم دهد که آنقدر برای دولت مهم بودهام که روزی را به من اختصاص دادهاند.
که اگر زیست روزمره من همچون مردان بود اصلا لازم نبود با موقعیت من جنسیتی برخورد شود.
نامگذاری چنین روزی از طرف مجریان نظام اتفاقا خبر از این مساله میدهد که آنها به مسایل بیشمار زنان و دختران در کشور ما آگاه هستند، اما خب فعلا تنها کار مهمی که میتوانند برای ما انجام دهند همین نامگذاری است. و خیلی هم خوب!
که وقتی دولت با چنین نامگذاری «دختر» را هم در اختیار خود در آورد آنوقت میتواند در مورد چگونگی تحصیل او، بهداشتش، قوانینی که تا پایان عمر به آنها نیاز دارد، نحوه پوشش او و بدنش تصمیم بگیرد.
میپرسید نامگذاری روز میلاد حضرت معصومه (سلام خدا بر او باد) چه میشود؟ بگذارید یک چای دم کنم، بنشینیم و در مورد تمام مصادیقی که میشود به این روز ربط داد صحبت کنیم.
بلاگ مستطاب زندگی...برچسب : نویسنده : mostataba بازدید : 104