شد ششم!
مینویسم اینقدر زود میگذرد؟
یا قرار به زود گذشتن است؟!
هرچه هست خوش است. این دوخته شدن شنبهها به شنبهها، یکشنبهها به یکشنبهها، دوشنبهها ...
چه واقعه عجیبی است ازدواج.
تا پیش از آن یک مادر و پدر و خواهر و برادر داری و فامیلی که در دایره این عزیزان شکل میگیرد. وقتی با همسرت رفتی زیر یک سقف میشود دو دایره برای زیستن!
دلت بزرگ میشود چون باید برای آنها هم تنگ شود. واژههایت بیشتر میشود چون میخواهی با آنها هم ارتباط برقرار کنی. دنیایت بزرگ میشود به اندازه دیدن تمام جزئیاتی که تو نبودی و برایشان اتفاق افتاد.
دیگر میفهمی کدام خندهشان واقعی است و از سر سبکی و کدامش از سر کلافگی و پنهان کردن لایهای که پیش از آمدن تصویر ما در آیفون بود و وقتی برویم دوباره بر میگردد.
بزرگ میشوی.
بزرگ شدهام!
با اینحال هنوز وقت فوووت کردن شمعهای کیک تولدم، آرزو میکنم.
حتی اگر از میان آنهمه شمع تنها یکی برای خودت روشن مانده باشد.
بلاگ مستطاب زندگی...برچسب : نویسنده : mostataba بازدید : 84